به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چین در حال حاضر دومین اقتصاد جهانی و بزرگترین کشور صادر کننده کالاهای مصرفی در جهان است؛ بر این اساس نیازمندیهای رشد سریع اقتصادی، این کشور را مبدل به یکی از بزرگترین وارد کنندگان مواد خام در جهان کرده است؛ همین نیازمندی تهیه مواد خام سرمایه های چینی را به سوی کشورهای آفریقایی سرازیر کرده است که گفته می شود چین در چند دهه اخیر تدریجا جای سرمایه گذاران غربی را در آفریقا خواهد گرفت. چین دارای چهار منافع استراتژیک در آفریقا است. اول، خواهان دسترسی به منابع طبیعی، به ویژه نفت و گاز است که به شدت در بخش نفت در کشورهایی مانند سودان، آنگولا و نیجریه سرمایه گذاری می کند. دوم، سرمایهگذاری در آفریقا، بازار بزرگی برای کالاهای صادراتی چین محسوب می شود. سوم، پکن معتقد است که تقویت روابط چین و آفریقا به افزایش نفوذ بین المللی چین به عنوان یک قدرت نوظهور کمک خواهد کرد. در نهایت، چین برای حفظ منافع اقتصادی خود نیازمند کاهش تهدیدات امنیتی است که به دنبال آن نقش سازنده ای به عنوان کمک کننده به ثبات در منطقه ایفا می کند.
چین بزرگترین کشور در حال توسعه در جهان است و آفریقا نیز بیشترین تعداد کشورهای در حال توسعه را در خود جای داده است. مجموع جمعیت چین و آفریقا بیش از یک سوم کل جمعیت جهان را تشکیل می دهد. ترویج توسعه اقتصادی و پیشرفت اجتماعی وظیفه مشترکی است که چین و آفریقا با آن روبرو هستند. چین و آفریقا در طول سالهای توسعه خود، با رعایت اصول برابری، اثربخشی، منفعت متقابل و توسعه متقابل، با توجه به مزیتهای مکمل در منابع و ساختارهای اقتصادی یکدیگر به تقویت همکاریهای اقتصادی و تجاری ادامه داده اند. سودان، نیجریه، آفریقای جنوبی، کنیا و آنگولا از مهمترین شرکای تجاری چین در آفریقا به شمار می روند.
بیشتر واردات چین از این کشورها را نفت و مواد خام تشکیل می دهد و در مقابل قسمت اعظم صادرات چین به این کشورها کالاهای مصرفی و بعضا صنعتی است. همکاریهای اقتصادی و تجاری چین و آفریقا جزء اصلی همکاریهای جنوب و جنوب است که جان تازهای را به کشورهای در حال توسعه میبخشد و موقعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای در حال توسعه را ارتقا میدهد و نقش مهمی در ترویج و استقرار یک نظم جدید بین المللی سیاسی و اقتصادی عادلانه و منطقی ایفا می کند. مشارکت چین با کشورهای آفریقایی، از اصولی پیروی میکند که مهمترین آنها به شرح زیر است: احترام متقابل بر اساس اصل تساوی کشورها؛ ارائه کمکها و ابزارهای لازم به کشورها برای رشد اقتصادی مستقل؛ تضمین تحویل (پروژهها، کالاها و خدمات) و پایداری آنها؛
از لحاظ تاریخی، چین روابط قوی دیپلماتیک و روابط سیاسی با کشورهای آفریقایی را با آرمان ایدئولوژیک مبتنی بر «همبستگی میان کشورهای جهان سوم» در اولویت قرار داده است. در دهه 1950، همکاری اقتصادی و تجاری چین و آفریقا بر تجارت دوجانبه و کمک چین به آفریقا متمرکز بود. با تلاش مشترک هر دو طرف، به خصوص از زمانی که مجمع همکاری چین و آفریقا (FOCAC) در سال 2000 تأسیس شد، همکاری های اقتصادی و تجاری بیشتر تقویت و احیا شده است. بر اساس گزارش وزارت بازرگانی چین، طی 20 سال گذشته، تجارت چین با آفریقا 20 برابر شده است و چین را به بزرگترین شریک تجاری دوجانبه آفریقا برای 12 سال متوالی تبدیل کرده است.
تجارت بین چین و آفریقا در هفت ماهه اول سال 2021 نسبت به مدت مشابه سال قبل 40.5 درصد افزایش یافته است و ارزش آن به رکورد 139.1 میلیارد دلار رسیده است. واردات از آفریقا با افزایش 46.3 درصدی به 59.3 میلیارد دلار از ژانویه تا ژوئیه 2021 رسید. سرمایهگذاری مستقیم خارجی چین در سراسر صنعت در آفریقا در هفت ماه اول همین سال به 2.07 میلیارد دلار رسید که از سطح قبل از کووید-19 در سال 2019 فراتر رفت. ارزش قرارداد پروژه های امضا شده جدید و حجم تجارت قرارداد توسط شرکت های چینی در آفریقا به ترتیب 8.2 و 7.8 درصد در دوره ژانویه تا ژوئیه افزایش یافت. اخیرا نیز شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین اعلام کرد که این کشور یک میلیارد دوز دیگر واکسن کرونا به آفریقا اهدا میکند و از تشویق شرکتهای چینی برای سرمایه گذاری 10 میلیارد دلاری در آفریقا طی بازه 3 تا 5 سال آینده سخن می گوید.
تجارب شماری از کشورهای توسعه نیافته به ویژه در آفریقا نشان می دهد که گسترش روابط تجاری با چین و جلب سرمایه گذاری های این کشور بدون تردید مزایا را برای این کشورها از جمله افزایش در آمد در این کشورها را در پی داشته است، این سرمایه نیاز گسترده کشورهای آفریقایی به طرحهای عمرانی و زیرساختهای حیاتی را تأمین مالی میکند که در این خصوص وامهای چین با هدف احداث زیرساختهایی نظیر جاده ها، راه آهن و تأسیس بندر و فرودگاه به کشورهای آفریقایی اعطا میشود. علاوه بر این چین همراه با پول، نیروی متخصص، ماشینهای صنعتی و حتی کارگران خود را هم صادر میکند. دروزنامه لوموند فرانسه در سال ۲۰۱۹ با انتشار گزارشی اعلام کرد بدون چین، آفریقا احتمالا در حال حاضر منطقهای نابود شده بود.
بسیاری از رهبران آفریقایی معتقدند که چین به عنوان یک کشور در حال توسعه، انگیزه های بشردوستانه بیشتری نسبت به دولت ها و شرکت های غربی دارد؛ زیرا چین برخلاف قدرت های غربی بدون موعظه تحقیرآمیز در مورد حکمرانی خوب، دخالت در امور داخلی دولت ها و درخواست اصلاح نظام حکومتی و بدون در نظر گرفتن ساختار اقتصادی و سیاسی دولت ها، کمک های توسعه ای خود را ارائه می دهد. بدین ترتیب مدل توسعه چینی سبب مطلوبیت هر چه بیشتر این مدل در میان کشورهای آفریقایی شده است که بر توسعه مبتنی بر رعایت اصول لیبرالی و تمکین در برابر اصلاحات تحمیلی نهادهای مالی و پولی بین المللی غربی ارجحیت دارد. برخی از مقامات آفریقایی ها آرزوی تکرار توسعه سریع اقتصادی چین را دارند و معتقدند که کشورهایشان می توانند از تجربه اخیر چین در رهایی از فقر بهره ببرند؛ بر این اساس مناسبات گسترده چین با کشورهای در حال توسعه بویژه کشورهای آفریقایی نشان می دهد که این کشورها رفتهرفته مدل چینی را جذابتر از لیبرال دموکراسی میبینند.
گزارش تحلیلی از بهار اخوان - دکترای روابط بین الملل